نگاه فلسفهی تاریخی به حماسهی مردمی 9دی
شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۲، ۰۳:۵۸ ب.ظ
نگاه فلسفهی تاریخی به حماسهی مردمی 9دی
این یادداشت بر آن است که از منظر فلسفهی تاریخ به قیام عاشورا و در ادامه به آنچه در 9دیماه 1388 اتفاق افتاد، نگاهی دوباره بیندازد و از این منظر که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، به تحلیل قیام 9دی اقدام نماید.
گروه سیاسی برهان/ جعفر توحیدی: پس از گذشت چند سال از حماسهی 9دی سال 1388، سخنی که به کرات از صحابهی فتنه و اپوزسیون خارجنشین شنیده میشود این است که ایشان در توجیه قیام عمومی مردم علیهشان این گونه زبان به کام میچرخانند که جمهوری اسلامی با تمسک و سوءاستفاده از عاشورا و امام حسین (ع) توانست یک بسیج اجتماعی عمومی علیه جنبش سبز شکل دهد و این جنبش را سرکوب کند. منطق پرتکرار این جریان در این سالها این بوده است که جمهوری اسلامی از وقایع روز عاشورای سال 1388 پیراهن عثمانی ساخته تا مخالفان خود را از میدان به در کند.
از منظری در پاسخ به این سخنان میتوان به این موضوعات اشاره نمود که در فحوای ادعای صحابهی فتنه و اپوزسیون خارجنشین، این امر به خوبی به چشم میخورد که ایشانی که همیشه خود را مدعیالعموم همهی مردم رشید ایران میدانند، در توجیه خود برای قیام 9دی، مردم را به مشتی بازیچه و تأثیرپذیری که به سادگی توسط جمهوری اسلامی بسیج میشوند تقلیل دادهاند و این یک تناقض جدی در سخنان این داعیهداران است.
این البته سطحی از پاسخگویی است که میتوان آن را با تناقضیابیهای بیشتر بسط داد، اما فراتر از این میتوان از منظری دیگر نیز به این ادعا که به واقع یک «شبهه» است پاسخ گفت. این یادداشت بر آن است از منظر فلسفهی تاریخ به قیام عاشورا و در ادامه به آنچه در 9دیماه 1388 اتفاق افتاد، نگاهی دوباره بیندازد و از این منظر، که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، به تحلیل قیام 9دی اقدام نماید؛ تحلیلی که در بطن آن به شبههی پیشپرداخته پاسخ میگوید.
عاشورا اقامهی معروف تاریخی
عمل معروف و منکر در سه سطح صورت میپذیرد: ارتکاب، اشاعه و اقامه. در توضیح این سه سطح باید گفت که ارتکاب به این معناست که اگر فردی نماز بخواند، ارتکاب به معروف کرده و اگر گناهی انجام بدهد، ارتکاب به منکر نموده است. مرحلهی بالاتر از ارتکاب، اشاعه است. فردی که مسجد میسازد، در واقع معروف را اشاعه کرده است و کسی که میکده به پا میکند یا شبکههای توزیع مواد مخدر یا وسایل مخرب فرهنگی و اجتماعی راه میاندازند، اشاعهی منکر کرده است و از این دو مرحله بالاتر، مرحلهی اقامه است. اقامهی معروف به این معناست که یک معروف به عنوان عمل اجتماعی، به یک ارزش عمومی و جاافتاده تبدیل شود و بالعکس، اقامهی منکر هم به این معناست که یک منکر در جامعه به ارزش مورد توافق تبدیل شود.
سه سطح مورد اشاره در سه مقیاس قابلیت تحقق دارد: خانواده، جامعه و تاریخ.
در این چارچوب، میتوان با تصویر بهتری، رفتار امام حسین (ع) در محرم 61ق را مورد دقت و تحلیل قرار داد. مبتنی بر همین چارچوب، میتوان قیام امام حسین (ع) و اصحاب بزرگوار ایشان در روز عاشورا را یک اقامهی معروف در مقیاس تاریخ بشری قلمداد کرد. حضرت سیدالشهداء (ع) در روز عاشورا رفتاری را اقامه نمود که در تاریخ یک ارزش را شکل داد. امام حسین (ع) در یک شرایط واقعی و رئال، منشی را از خود در پیش چشم ابنای زمان در گسترهی تاریخ به نمایش گذاشت، تا تاریخ در مواجهههای خود با شرایطی همچون شرایط سال 61ق، گزینهی اتفاقافتادهای را به عنوان اسوه در وجدان خود داشته باشد.
تاریخ عاشوراساز یا عاشورای تاریخساز
اینکه «عاشورا اقامهی معروف تاریخی» است بدین معناست که عاشورا به عنوان یک نیروی تاریخی عمل میکند و تاریخ میآفریند. قیام امام حسین (ع) در سال 61ق، قیام علیه ظلم و جور زمان خود فقط نبود، بلکه قیامی علیه ظلم و جور تاریخ بود؛ قیام برای ارتقای وجدان تاریخ.
آنچه در غالب بسیج عمومی در 9دی اتفاق افتاد بسیار فراتر از قدرت بسیجکنندگی جمهوری اسلامی بود. 9دی محصول نیروی تاریخی عاشورا بود که این مقطع تاریخ را فتح نمود و یومالله 9دی را آفرید.
مخاطب این سخنان اباعبدالله (ع) که فرمودند: «هیهات من الذله» و «هل من ناصر ینصرنی» را نباید در کالبد زمان و مکان دید. مخاطب این سخنان سراسر تاریخ است. امام حسین (ع) بر فراز تاریخ ایستاده و تاریخ را با عاشورا، ولایت و امامت میکند. «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» موید همین مدعاست. عاشورا به عنوان فرقان تاریخی، خطی در طول تاریخ کشیده و تاریخ را به تاریخ اولیا و اشقیا، تاریخ حق و باطل تقسیم نموده و ابنای زمان را با نیروی تاریخی عاشورا، که آمیختهای از شور و شعور است، به حرکت درمیآورد و تاریخ میآفریند و تاریخ را نجات میدهد.
قیام 15خرداد، انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع مقدس، از جمله تاریخهایی هستند که فقط در برههی پنجاهسالهی اخیر توسط نیروی تاریخی عاشورا و ولایت تاریخی امام حسین (ع) آفریده شده است و مردم زمان را به حرکت درآورده و نجات بخشیده و تاریخ را حیات دوباره داده است.
بخشی از زیارت اربعین اباعبدالله (ع)، که به اهداف قیام امام حسین (ع) میپردازد نیز در فحوای کلام خود، مؤید همین تحلیل است. امام صادق (ع) در زیارت اربعین اباعبدالله میفرمایند: «و بَذلَ مُهجَتـَهُ فیکَ لیَستـَنقـِذَ عِبادکَ مِنَ الجَهالهِ وَ حَیرَهِ الضـَلالهَ: حسین علیه السلام خون قلبش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد.»
همان طور که از این فراز زیارت برمیآید، فلسفهی قیام سالار شهیدان، رهایی بندگان الهی از ظلمت جهل و نادانی است. همهی آنچه گفته شد در تأیید این سخن است که عاشورا تاریخساز است؛ تاریخی که بندگان را نجات میبخشد.
و ما ادراک 9دی؟
با ورود به محرم سال 88، شعار «این ماه، ماه خونه، بسیج سرنگونه» یکی از شعارهای غالب فتنهگران بود. این شعار در ضمیر خود، به فرقان بودن عاشورا و تاریخساز بودن آن اعتراف داشت. در منظر فتنهگران نیز رگههایی از این باور دیده میشد که محرم ماهی است که باطل سرنگون و حق پیروز میشود که البته مصداق باطل به زعم ایشان بسیج بود.
محرم 88 از راه رسید و عاشورا به عنوان یک فرقان و نیروی تاریخی، تاریخ آفرید و حماسهی 9دی به وجود آمد و فتنهی سیاه 88 سرنگون شد.
آنچه در غالب بسیج عمومی در 9دی اتفاق افتاد، بسیار فراتر از قدرت بسیجکنندگی جمهوری اسلامی بود. 9دی محصول نیروی تاریخی عاشورا بود که این مقطع تاریخ را فتح نمود و یومالله 9دی را آفرید و این ولایت تاریخی امام حسین همچنان ادامه دارد و تاریخ را به پیش میبرد.
*جعفر توحیدی؛ کارشناس سیاسی
پایگاه افسران جنگ نرم